رفتیم انقلاب .. آرزو خسته شد ی کم نشست رو نیمکت ..
یه اقای میانسال بهم گف توام بشین ..
گفتم نه ممنون
گف بیا بشین دختر .. جا باباتم
من نشستم
برگشتگفت :
همین کارارو میکنید که جمهوری اسلامی میکندتون تو کیسه ...
+صرفا برای ثبت شدن .
رفتیم انقلاب .. آرزو خسته شد ی کم نشست رو نیمکت ..
یه اقای میانسال بهم گف توام بشین ..
گفتم نه ممنون
گف بیا بشین دختر .. جا باباتم
من نشستم
برگشتگفت :
همین کارارو میکنید که جمهوری اسلامی میکندتون تو کیسه ...
+صرفا برای ثبت شدن .